lollipops

این روزها بدون امید زندگی می کنم ای کاش برگردی و ویرانگی ام را دریابی

 

این روزها زندگی بدون تو یعنی پوچی 

 

پوچی را جز در زندگی من نمی یابی که بس از زندگی خویش خسته ام

 

می دانم برای چه رفتی ....رفتی که ویرانگی ام را ببینی برگرد که بسی ویرانه ترم از

 

آنچه انتظار دیدنش را داشتی .

 

این روزها دیگر بدون تو در آن  خیابانی  که روزی  باهم قدم میزدیم- قدم میزنم

 

اما این بار تنها و داغون شاید هم  فراتر از آنچه تو می خواستی

 

برگرد که برای نبودنت تاوان سختی داده ام

 

برگرد که هنوز برای رفتنت زود است

 

من هنوزهم برای دیدن چشمانت پشت در خانه تان نشسته ام

 

لعنت به این مردمانی که اینگونه مرا می نگرند مگر ندیده اند  عاشقی همچون

 

من خسته و مانده .

 

مرا اینقدر تنهایی کشیدن دیگر بس است ....بس

 

راست می گویی اصرار نتیجه ای ندارد

 

هرکسی قصه ای دارد

 

برگشتن لازم نیست که من به تنهایی عادت دارم.

 

نوشته شده در سه شنبه 11 / 6 / 1390برچسب:,ساعت 8:12 توسط melika&mahsa| |


Power By: LoxBlog.Com